در یک دهه اخیر آنچه بهعنوان «خاورمیانه جدید» توسط امریکا و متحدانش با هزینه ۸ تریلیون دلاری طراحی شد، کمکم درهم شکسته میشود. پروژههایی مثل پیمان ابراهیم، معامله قرن و طرحهای نظامی پیشدستانه دیگر قادر نیستند تأثیر راهبردی و معنوی لازم را بر ملتها داشته باشند. در عوض، نظمی تازه در حال شکلگیری است؛ نظمی مبتنی بر مقاومت، استقلال، گفتمان عدالت و قدرت مردمی، الگویی که جمهوری اسلامی ایران بهعنوان طراح آن ظهور کرده است. در این باره تبیین چند محور ضروری است:
۱- شکست طرح امریکایی برای خاورمیانه جدید: پیشبینی رهبری در ۲۴ آبان ۱۳۹۸ در دیدار با میهمانان کنفرانس وحدت اسلامی: «اگر خاورمیانه جدیدی بخواهد شکل بگیرد، بدون تردید خاورمیانه اسلامی خواهد بود، نه خاورمیانه امریکایی و صهیونیستی؛ و این خاورمیانه اسلامی با حذف کامل رژیم صهیونیستی شکل خواهد گرفت.» این پیشبینی، بهرغم تلاش ائتلاف غربی- صهیونی، در حال تحقق است.
معامله قرن و پیمان ابراهیم که بر پایه عادیسازی روابط دولتهای عربی با اسرائیل و تمرکز بر امنیت منطقهای با محوریت تلآویو بنا شده بودند، با مقاومت مردمی و بازدارندگی گروههای مقاومت مواجه شدند؛ عادیسازی در برخی کشورها ادامه دارد، اما مشروعیت داخلی و اثرگذاری راهبردی این توافقها شدیداً زیر سؤال است. پروژههای امریکایی که میخواستند ایران را منزوی کنند یا نفوذ مقاومت را کاهش دهند، با هزینههای سنگین و بازدهی اندک همراه بودهاند.
۲- ظهور مؤلفههای هندسه قدرت و نظم جدید
در غرب آسیا:
- تثبیت محور مقاومت (حزبالله انصارالله، حماس، حشدالشعبی و دیگر گروههای همراستا با ایران) که نه فقط نظامی بلکه سیاسی و اقتصادی نیز عمل میکنند، شبکههایی ساختهاند که با فشار و تحریم قابل حذف نیستند.
- افول هژمونی امریکا و ناکامی تمام پروژههای غربی
- تقویت دیپلماسی ترکیبی و چندقطبی منطقهای با محوریت ایران
- الگوی اقتصاد مقاومتی و گسترش روابط اقتصادی با شرق و شمالشرق و ایجاد مسیرهای تجاری تازه.
- شکست راهبرد «بازی با ریسک بالا»ی رژیم صهیونی
- گسترش گفتمان مقاومت مبتنی بر عدالت و معنویت
۳- موانع و چالشها فراروی نظم جدید
- فشارهای امنیتی و نظامی ائتلاف غربی- صهیونی بر محور مقاومت.
- ضعف در نهادسازی منطقهای مستقل و مؤثر توسط ایران
- تفرقه داخلی و نبود اجماع در دیدگاه جریانات سیاسی کشور درباره راهبرد منطقهای.
- چالشهای اقتصادی، فشارها و تحریمهای بینالمللی و تلاش برای قطع خطوط اقتصادی مقاومت.
- رقابتهای ژئوپلیتیکی منطقهای نظیر ترکیه و عربستان با ایران و همسویی با ائتلاف غربی- صهیونی.
- ضعف آشکار ایران در روایتسازی، رسانهپردازی بینالمللی و جنگ شناختی.
۴- الگو و راهبرد ایران در طراحی نظم مقاومتمحور
- تدوین نقشهراه منطقهای برای محور مقاومت.
- نهادسازی منطقهای مستقل
ایجاد نهادهایی مانند «مجمع همکاری مقاومت»، «اتحادیه رسانههای ضد استکباری» یا «اتاق فکر راهبردی غرب آسیا».
- قدرت بازدارندگی چندلایه (ترکیب قدرت نظامی با شبکههای مردمی و مشارکت اجتماعی).
- تقویت روایتسازی رسانهای و دیپلماسی عمومی.
- توسعه دیپلماسی فعال و چندلایه با کشورهای اسلامی، نظیر عربستان، ترکیه، قطر، پاکستان و اندونزی.
- تقویت و توسعه توان بازدارندگی هوشمند و دفاع منطقهای
- ارائه مدلهای بومی توسعه و همکاری اقتصادی با طراحی مدلهای اقتصادی مقاومتی، مانند «کریدور مقاومت»، «اتحادیه انرژی اسلامی» یا «صندوق توسعه غرب آسیا».
- اقتصاد مقاومتی و تنوع مسیرهای انرژی و گسترش همکاری با چین، روسیه و اوراسیا
بر این اساس میتوان گفت برخلاف آنچه که رسانهها تبلیغ میکنند، غرب آسیا در آستانه تولدی جدید است؛ تولدی که نه بر اراده قدرتهای بیگانه، بلکه بر ایمان ملتها، عدالت، مقاومت و عزت استوار است. خاورمیانه جدید امریکایی با محوریت سلطه و تسلیم در حال فروریختن و نظم مقاومتمحور بهسرعت در حال گسترش است. نقطه عطف این روند در حفظ و تقویت گفتمان عدالت، تقویت پایههای قدرت مردمی، استقلال اقتصادی و مدیریت روایت رسانهای است. اگر این عناصر همافزا شوند، ایران میتواند نه فقط یکی از عناصر نظم جدید بلکه معمار اصلی آن باشد. تحقق این چشمانداز در گرو «تقویت رسانههای انقلابی»، «توسعه سیاستهای فرهنگی امیدمحور»، «گسترش همکاریهای اقتصادی منطقهای»، «اجماعسازی داخلی درباره راهبرد منطقهای ایران» و «مدیریت هوشمند چالشها و موانع» است.